شهید مطهری در جاذبه ودافعه خود می گوید:
مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند، با همه می‌جوشند و گرم‌ می‌گیرند و همه مردم از همه طبقات را مرید خود می‌کنند، در زندگی همه کس‌ آنها را دوست دارد و کسی منکر آنان نیست، وقتی هم که بمیرند مسلمان با زمزمشان می‌شوید و هندو بدن آنها را می‌سوزاند. چنان با نیک و بد خوکن که بعد از مردنت عرفی مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند بنا به دستور این شاعر، در جامعه‌ای که نیمی از آن مسلمان است و به‌ جنازه مرده احترام می‌کند و آن را غسل می‌دهد و گاهی برای احترام بیشتر با آب مقدس زمزم غسل می‌دهند، و نیمی هندو که مرده را می‌سوزانند و خاکسترش را بر باد می‌دهند، در چنین جامعه‌ای آنچنان زندگی کن که مسلمان‌ تو را از خود بداند و بخواهد ترا پس از مرگ با آب زمزم و هندو نیز تو را از خویش بداند و بخواهد پس از مرگ تو را بسوزاند. غالبا خیال می‌کنند که حسن خلق و لطف معاشرت و به اصطلاح امروز " اجتماعی بودن " همین است که انسان همه را با خود دوست کند. اما این‌ برای انسان هدفدار و مسلکی که فکر و ایده‌ای را در اجتماع تعقیب می‌کند و درباره منفعت خودش نمی‌اندیشد میسر نیست. چنین انسانی خواه ناخواه یک رو و قاطع و صریح است مگر آنکه منافق و دورو باشد. زیرا همه مردم‌ یک جور فکر نمی کنند و یک جور احساس ندارند و پسندهای همه یکنواخت‌ نیست. در بین مردم دادگر هست، ستمگر هم هست، خوب هست، بد هم‌ هست. اجتماع منصف دارد، متعدی دارد، عادل دارد، فاسق دارد، و آنها همه نمی‌توانند یک نفر آدم را که هدفی را به طور جدی تعقیب می‌کند و خواه‌ ناخواه با منافع بعضی از آنها تصادم پیدا می‌کند دوست داشته باشند. تنها کسی موفق می‌شود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایده‌های مختلف را جلب کند که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنمایاند. اما اگر انسان یک رو باشد و مسلکی، قهرا یک عده‌ای با او دوست می‌شوند و یک عده‌ای نیز دشمن. عده‌ای که با او در یک را هند به سوی او کشیده‌ می‌شوند و گروهی که در راهی مخالف آن راه می‌روند او را طرد می‌کنند و با او می‌ستیزند. بعضی از مسیحیان که خود را و کیش خود را مبشر محبت معرفی می‌کنند، ادعای آنها اینست که انسان کامل فقط محبت دارد و بس، پس فقط جاذبه‌ دارد و بس، و شاید برخی هندوها نیز این چنین ادعائی را داشته باشند.
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی امروز(هفدهم دی ماه نود و دو) در اجلاس استانداران سراسر کشور گفت:
حضور استانداران در استانها باید به گونه ای باشد که همه احساس برد - برد کنند و هیچ کس، هیچ جناح و حزب و گروه بزرگی احساس باخت نکند. حضور استانداران در استانها باید به نحوی باشد که هیچ جناحی احساس شکست نکند همچنان که در انتخابات نیز باید به همین نحو عمل کنیم.دراینکه مومن باید در زندگی اجتماعیش مواظب است به کسی ظلم نکند و حق همه را رعایت کند شکی نیست اما چگونه یک انسان آن هم نه یک فرد عادی این جامعه بلکه مسئولی در سطح استاندار باید رفتارش بگونه باشد که همه آن هم نه همه مردم بلکه همه احزاب و گروه های سیاسی احساس(!) بُرد کنند حال متعرض واقعی بودن این احساس یا توهمی بودنش نمی شویم.
جناب آقای روحانی؛درست است که همه مردم و همه گروه ها و اصناف درقانون اساسی حق و حقوقی دارند و باید همه به حق و حقوق قانونی خود برسند و  استانداران عزیز هم باید به تحقق این امر کمک کنند اما رسیدن به حقوق قانونی امری است و راضی بودن و احساس برد کردن مقوله دیگری است.
شمارا به مطالعه مجدد کلمات علامه شهید مطهری که دربالا آورده شده دعوت میکنم.